(ارامگاه فردوسی)
1_شاهنامه اثری ایرانی بود و در ان به ترکان که اجداد محمود بودند روی خوش نشان نداده بود.
2_فردوسی شیعه مذهب بود و چند جا در شاهنامه بدون هیچ پروایی ارادت خود را به خاندان پیامبر نشان داده بود در حالی که محمود سنی و متعصب بود.
3_فردوسی وزیر ایران دوست عصر غزنوی یعنی ابوالعباس اسفراینی را مدح گفته بود و شاید به تشویق او ود که کتاب خد را بر محمود عرضه کرد اما در ان زمان که فردوسی در غزنین به حضور محمود رسید اسفراینی بر کنار و مورد غضب محمود بود.
4_در شاهنامه چنان که محمود توقع داشت از وی ستایشی به عمل نیامده بود و به جای ان این کتاب از ستایش پهلوانان و شاهان گذشته ی ایران سرشار بود
وی در حالی که نزدیک به هشتاد سال داشت 411ه.ق در گذشت و در زادگاه خود به خاک سپرده شد.کار به نظم کشیدن شاهنامه حدود 25 یا 30 سال طول کشید.
در تاریخ امده است که سلطان محود در مناسبتی فردوسی را به یاد اورده و از رفتاری که با ان شاعر ازاده کرده بود پشیمان بود و درصدد جبران برامد پس ثروت عظیمی را دستور داد به طوس بفرستند و از او دلجویی کنند اما چنان که نوشته اند روزی که هدیه سلطان را به طوس می اوردند جنازه فردوسی را از طوس بیرون می بردند.
نظرات شما عزیزان:
|